سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Abrash
  کوتاه نوشته ها یادداشت های وبلاگ
  • مانی غریبی ( جمعه 87/6/1 :: ساعت 12:26 عصر)

    متاسفانه همه ی علاقه مندان به ورزش از نتایج مفتضحانه ی کاروان ورزشی ایران در المپیک 2008 پکن باخبر و ناراحت هستن. من هم به نوبه ی خودم این ناکامی رو به علاقه مندان و دلسوزان واقعی ورزش این مملکت تسلیت!! میگم.
    حقیقتش من خیلی وقت بود دوست داشتم که مسئولان رده بالای ورزشی کشورمون یه جوریی بادشون خالی بشه و اینقدر منم منم نکنن و متوجه اشتباهات و غلط هاشون بشن. راحت تر بگم. خیلی دوس داشتم یه وقت پیش بیاد و حسابی از آقای مهندس علی آبادی و سبک مدیریت مستبدانه و کمونیستیش انتقاد کنم.
    بدون تعارف من هر وقت مهندس علی آبادی و نحوه ی مدیریتش رو میدیم یه جور غرور ، خود محوری و روحیه ی کاملا قدرت گرا و مستبدانه کامل رو در رفتارش میدیدم و این رفتار خیلی آزار دهنده بود و مطمئن هم بودم این روحیه به مدیرهای تابعش و کلا به ورزش ما نفوذ میکنه و تاثیر بسیار بدی در ورزش ما خواهد گذاشت.
مهندس علی آبادی
    دوتا نمونه ی کوچیک ولی آشناش رو میگم تا بدون مصداق حرف نزده باشم
    سرجریان انتخابات رئیس فدراسیون فوتبال وقتی رئیس سازمان تربیت بدنی کشور خودش رو سبک کرد و برای کسب قدرت به میدان اومد و اون مشکلات پیش اومد و نهایتا مجبور شد بی خیال افزایش قدرتش بشه توی برنامه های مختلف نماینده هایی که میفرستاد همه بسیار بدون منطق و از حوزه ی قدرت و یه جور زورگویانه با منتقدین خودشون برخورد میکردن و این اصلا برای یه مدیر اونم با معیارهای اسلامی اصلا برازنده نبود.
    در جریان انتقاد (تازه اگه بهش بشه گفت انتقاد) فیروز کریمی مربی نام آشنا و طناز فوتبال از آقای علی آبادی در برنامه ی مثلث شیشه ای ، رفتار بسیار بچه گانه ی آقای علی آبادی و استفاده از قدرتش باعث شد که این جناب زود دستور بده که آقای کریمی در تمام رده های سازمان بلوک بشه و رسما گفته بود اجازه ندید هیچ جای مهمی فعالیت کنه (مثلا مربی گری یه تیم در لیگ) و این موضوع تا زمانی که مستقیما کریمی در جلسه ای از آقای علی آبادی معذرت خواهی کرد ادامه داشت و بعد از اون اجازه پیدا کرد با صبا باطری قرارداد رسمی امضاء کنه.
    واقعا یه مدیر باید اینجوری از قدرت خودش استفاده کنه. اصلا یه مدیری مثل علی آبادی که راس هرم قدرت ورزش کشورمونه (البته تقریبا) باید اینقدر بچه گانه با منتقدان خودش برخورد کنه خب نتیجه ی این گونه برخورد کردن همین میشه که الان داریم میبینیم.
    هرچند خیلی وقیحانه آقایون میان اعلام میکنن که اتفاقی در المپیک نیفتاد. مگه چیزی شده.
    متاسفانه همتون هم میدونید که آدمی که خودش رو به خواب زده باشه رو نمیشه بیدارش کرد ولی همینقدر میدونم که اگه الان از اون تیم های ورزشی پرمهره و نفر اگه مثل سالهای قبلی دو سه تا طلا به صورت اتفاقی کسب میشد همین آقایون شروع به نعره زدن میکردند و اونها رو نتیجه ی فعالیتها وزحمت های!! خودشون میدونستند حالا قرارگرفتن ورزش کشورمون کنار افغانستان رو خیلی طبیعی میدونن. اونم افغانستانی که کلا 4 شرکت کننده در المپیک داشت.
    منم با آقای مازیار ناظمی کاملا هم عقیدم که باید این مدیرها استعفا کنن و برن.
    راستی آقای ناظمی میگم شانس آوردی که سازمان شما با سازمان تربیت بدنی مدیریتشون جداس والا از فردا باید یه فکر جدیدی برای گذران زندگیت میکردی.





    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نقطه سرخط یا شایدم ، ته خط
    چرا رکسانا صابری آزاد شد؟!!
    روزی آمدیم ، روزی خواهیم رفت
    بارش برف در 11 امین روز بهار
    کامنت پرمغز یه دوست بی مخ :D
    قلب شکسته
    بهار را بیمار و زخم خورده به شهرمان آوردند
    سال 87 چگونه گذشت؟
    پراید یا کمری مولانا در بودجه 88 تصویب شد
    وبلاگ تعطیل
    تقارن دو زیبایی
    فصل هزار، یک رنگی
    رزمنده هایی که به جبهه رفتن
    کوته نوشتها
    هفته ی نگاه های جدید
    [عناوین آرشیوشده]