سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Abrash
  کوتاه نوشته ها یادداشت های وبلاگ
  • مانی غریبی ( جمعه 86/12/24 :: ساعت 8:3 عصر)

    امروز من هم یک رای به مجموع رای های این مملکت اضافه کردم و سعی کردم به نوبه ی خودم مشت محکمی توی کله ی این دشمنای فلان فلان شده بزنم (به دلیل دم دست بودن این ایکون، مشت محکم به جای دهان بر کله فرمود آمده است ضمنا اونم چکش نیستا .. مشته)

    این چن روزه چن بار میخواستم چنتا از این نکته های به دردنخور در مورد انتخابات و از این چیزا بنویسم ولی گفتم ننویسم بهتره (گفتم دوباره ملت نیان بگن چقد حرفای کوچه بازاری در پیت مینویسی) اما امروز دیگه هرکاری کردم نتونستم خودم رو راضی کنم که ننویسم.. حالا میگم چیو و چرا ..
    خلاصش ایبرگه های رای سریال دار مجلس 86ن که:
    برگه های رایی که باهاش رای میدادیم دارای شماره ی سریال بود . هم اون بخشش که اسمتون رو مینوشتید و هم اون بخشش که توی صندوق میفتاد و روش اسم نمینوشتید یعنی کاملا مشخص و قابل پی گیری که کی به کی یا کیا رای داده!!!
    شاید این موضوع به نظر خیلی بی اهمیت بیاد ولی اگه بهش فکر کنید میبینید خیلی هم مهمه و یه خورده محدود کننده و از این چیزاس...
    من یه مقدار در مورد علت و فلسفه ی شماره دار بودن این برگه ها فکر کردم تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که شاید مسئولین بگن برای جلوگیری از تخلف این برگه ها شماره سریال داشتن.. ولی خب اینم خیلی بی معنیِ ، چرا هردوتاش؟ یعنی هم اون قسمت که توش اسم نوشته میشه هم اون بخش که توی صندوق میفته باید شماره سریال داشته باشه؟ اصلا چه لزومی هست که اون برگه که اسم داره و قرار نیست توی صندوق بیفته شماره سریال داشته باشه؟ واقعا این کار چه دلیل معقولی داشت؟
    شاید بعضیا بگن ، مگه چه اهمیتی داره کی به کی رای میده یا اصلا توی برگه ها چی نوشته؟!

    متاسفانه هرکس این فکر و بکنه واقعا خیلی بی تفاوت و سطحی به مسئله نگاه کرده...

    من که میگم این طرح (شما بخونید اشتباه) رو هرکی مطرح کرده واقعا ... (پیدا کنید پرتقال فروش رو .. اونم این دم عیدی)

    خواستم از این برگه ها عکس بگیرم که کم مونده بود به جرم تلاش برای برهم زدن نظم عمومی و از این چیزا نظم عمومیم رو برهم بزنن .. این عکسم از خبرگزاری فارس گرفته شده.





    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نقطه سرخط یا شایدم ، ته خط
    چرا رکسانا صابری آزاد شد؟!!
    روزی آمدیم ، روزی خواهیم رفت
    بارش برف در 11 امین روز بهار
    کامنت پرمغز یه دوست بی مخ :D
    قلب شکسته
    بهار را بیمار و زخم خورده به شهرمان آوردند
    سال 87 چگونه گذشت؟
    پراید یا کمری مولانا در بودجه 88 تصویب شد
    وبلاگ تعطیل
    تقارن دو زیبایی
    فصل هزار، یک رنگی
    رزمنده هایی که به جبهه رفتن
    کوته نوشتها
    هفته ی نگاه های جدید
    [عناوین آرشیوشده]