سفارش تبلیغ
صبا ویژن
Abrash
  کوتاه نوشته ها یادداشت های وبلاگ
  • مانی غریبی ( چهارشنبه 86/4/6 :: ساعت 7:41 صبح)

    بنزین سهمیه بندی شد » بنزین هم گروون شد. نمیگم سهمیه بندی شد چون هر آدم عاقلی می فهمه که این سهمیه کاملا سرکاری و ...
    شب گذشته برای رسیدن به منزل دو کورس ماشین سوار شدم . ساعت نزدیک 11:30 بود. توی هردوتاش بحث سهمیه بندی بنزین داغ بود.
    » یکی از خیابونهای اصلی شهر که داخلش پمپ بنزین قرار داره کلا بسته شده بود و تا چند کیلومتر بعد از اون ملت توی صف بودن .
    » کم کم اون ته مونده ذخیره ای هم که ملت توی انبارهای خونشون دارن تموم میشه و فشار به همه ی جهات اقشار مستضعف (چه ماشین دارش چه بی ماشینش ) اعمال خواهد شد.
    » وقتی همه از بنزین حرف میزنن پس منم میگم
    » راستی قابل توجه افرادی که دنبال سوژه برای وبلاگشون میگردن: امروز یه واکمن دست بگیرن و گذری توی یکی از مسیرهای شهر سه چهار تا ماشین سوار شن . بهش قول میدم از حرفای خاله زنکی تا حرفای فنی و سیاسی و اقتصادی و فحش و بد و بیراه در مورد این مسئله به قدری می شنون که یه متن باحال از توش در بیارن.
    یه سوژه هم دیشب بود که اگه کسی دنبال میکرد خیلی عالی بود . صف ماشین های توی پمپ بنزین تا ساعت 12 و بعد از ساعت دوازده واقعا عجیب بود .. تقریبا بعد از ساعت 12 پمپ بنزین خالی شده بود.

    جدی نگیرید» بنزین گرون و سهمیه بندی شد. ولی واقعا این کار درست انجام شد؟
    از نظر ریالی قبول دارم که به نسبت فلان کشور توی کشور ما بنزین خیلی ارزون تر ارائه میشه ولی این ملاک درستی برای مقایسه نیست.
    » نزدیک به دو ساله که دولت به طور جدی طرح بهینه کردن مصرف سوخت رو دنبال میکنه. بر منکرش هم لعنت که بنزین رو باید بهینه مصرف کرد. ولی سهمیه بندی به این شکل واقعا کار غلط و سبک مغزانه ایه ..
    برای اصولی تر اجرا شدن این برنامه راه های بهتری هم بود و هست که میشد از اونا استفاده کرد.
    » مثلا این که توی این چند سال به راحتی میشد با استاندارد کردن وسایل نقلیه از نظر شاخص های مصرف کلی در نرخ مصرف بنزین کاهش داشت. ولی نکردیم .. باور کنید نکردیم الکی هم آمار ندید که فلان کردیم پیسار کردیم .
    » ایران یکی از کشورهایی که غنی ترین کشور از نظر ذخایر گازه. طبق پیشبینی های انجام شده اگه مصرف بنزین کم بشه سالانه فلان قدر پول توی این مملکت هدر نمیره و میشه به کارهای دیگه هم زد. خب هر عقل سالمی میدونه که با یه سرمایه گذاری معقولی میشد جایگاه های گاز رو (که خودشون هم سود زا هستن) رو توی شهرهای مختلف به قدری افزایش داد که دیگه هر زمانی بشه گاز رو جایگزین بنزین کرد. بعدش اگه بنزین به جای 400 یا 500 پنج هزار تومن هم بش مشکلی پیش نمیاد. طرف میگه خب چشمم کور میرم به جای بنزین گاز می زنم . اما الان شما برید جایگاه های گاز رو ببینید. حداقل دوساعت باید معطل بشید تا گاز ماشینتون رو پر کنید. تازه اگه ماشین استانداردی داشته باشید. هنوز هم که گاز سوز کردن ماشینا چند سالی زمان میخواد
    » یا اینکه میشد توی این چند سال فرهنگ سازی کرد. این کلمه خیلی دیگه بی مزه و تکراری و عصاب خورد کن شده. ولی سخت نیست . بازم شاید یه سری بیان آمار بدن که این کارو کردیم ، فلان تیزر رو ساختیم توی فلان برنامه تبلیغ غیر مستقیم!! کردیم (باغ مظفر و ...) ولی واقعا اینا فرهنگ سازی بود؟ ما از اینا فرهنگ میگیریم؟

    شما این کاریکاتور رو به نیت بنزین و طرح جدید نگاه کنید.اتفاقا شما برعکس حتی توی همون باغ مظفر هم تبلیغ منفی میکردید. هم ماشین رو تبلیغ کردین هم ماشین سواری رو . در ضمن اون چیزایی که روی فرهنگ و طرز رفتار ما تاثیر میذاره باغ مظفر نیست. اون هم میذاره ولی من یه نمونه از جاهایی که میشد فرهنگ سازی کرد و برعکس استفاده شد رو میگم.
    شما خودتون شاهد رکورد گلزار توی برنامه ی شب شیشه ای بودید. 450 هزار اس ام اس طی ِ یک ساعت. واقعا کم نیست. این نشون میده گلزار یه وزنه اس و میشه از طریقش خیلی کارها انجام داد. اما شما خودتون بگید (شاید ذهن من یاری نمیکنه) توی کدوم پلان ها محض نمونه، گلزار رو با دوچرخه دیدید؟ یا توی کدوم فیلم بوده که گلزار ماشین شخصی نداشته باشه . توی اکثریت فیلمها گلزار، دوست دختر گلزار، دوست دوست دختر گلزار، نه نه ی گلزار عمه ی گلزار و حتی تمام کسایی که باهاش در ارتباطن ماشین شخصی لوکس دارن . خب اینجوری ما چیو توی این چن سال به ملت به عنوان فرهنگ تزریق کردیم؟ باور کنید گلزار یه وزنس. به خدا اگه گلزار توی یکی از فیلمها (مثلا بوتیک) با دوچرخه این طرف و اون طرف میرفت نصف بچه سوسولای تهران (و بعد کل ایران و یکی دو سال بعد هم بچه های قم) دوچرخه میخریدن و سختشون نبود.

    حتی ما کمتر دیدیم که گلزار توی بعضی فیلما که ماشین نداره و دوستاش هم ماشین ندارن از تاکسی یا اتوبوس استفاه کن. خب با این تفاسیر شما فکر میکنید ما برای فرهنگ سازی درست کار کردیم؟

    نمیگم کار نکردیم ولی مثل همین طرح سهمیه بندیه. خیلی جالب بود امروز شنیدم سالها پیش قیمت بنزین از 4 قرون به 5 قرون افزایش یافت (پنج زار) . نتیجش میدونید چی شد؟ مردم شورش کردن و کلی ماشین دولتی رو اتیش زدن و قیمت بنزین رو کم کردن. از تبریز و ملایر و ... خبر ندارم . ولی میشه یه چیزایی رو حدس زد.

    ای کاش ... واقعا ای کاش ... ای کاش خودمون با دست خودمون کاری نمیکردیم که ملت ...

    کم کم احساس میکنم دارم بیشتر از سهمیه ام (کوپنم) حرف میزنم . چون میدونم کسی این حرفا رو نمیخونه نوشتم. خیلی وقتتون رو صرفش نکنید. خودتون بقیش رو توی این چن روز میشنوید. اگه اتقاقات عجیب غریبی هم طی این روزا رخ داد تعجب نکنید !!





    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نقطه سرخط یا شایدم ، ته خط
    چرا رکسانا صابری آزاد شد؟!!
    روزی آمدیم ، روزی خواهیم رفت
    بارش برف در 11 امین روز بهار
    کامنت پرمغز یه دوست بی مخ :D
    قلب شکسته
    بهار را بیمار و زخم خورده به شهرمان آوردند
    سال 87 چگونه گذشت؟
    پراید یا کمری مولانا در بودجه 88 تصویب شد
    وبلاگ تعطیل
    تقارن دو زیبایی
    فصل هزار، یک رنگی
    رزمنده هایی که به جبهه رفتن
    کوته نوشتها
    هفته ی نگاه های جدید
    [عناوین آرشیوشده]