• وبلاگ : Abrash
  • يادداشت : چوب كم توجهي مسئولين بر پيكر فرهنگ ما ايرانيان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    خوبي ؟

    از دو خط اول منظورم اين بود كه زود قضاوت نكنيم !

    درست يه مقدار بيشعور هسم ! اما ميدونم تو فيلم نامه مثلا نميان حالات حركت و ... را بگن اما ديالوگها را كه مينويسن ... ميگيريم فيلم نامه را براي مجوز نداده باشن ، طرح ( داستان فيلم ) را كه دادن و مجوز گرفتن !

    چيزي ديگه نميتونم بگم چون نديدمش ؛ اما دليلهاي كه تو روزنامه نوشته بود خيلي بيخود بود ، مثلا استفاده از فحش ! مثل خفه شو ، يا به تمرگ ... دليل حداقل موجه بيارن كه آدم خندش نيگره

    اينم باهات موافقم كه جامعه بيشتر از تلويزيون و ... درس ميشه !

    خودتم قبلا مثال زدي كه چي ميشه توي يك فيلم گلزار بياد دوچرخه سوار بشه‏ ؟

    شاد باشي

    باباي

    پاسخ

    البته من بازم ميگم ، من كلي گفتم فقط چون الان بحث بزنگاه داغ تره با اين بيشتر مقايسه ميشه. ولي اينو ميدونم كه برنامه هاي روتين (مخصوصا) خيلي روي مخاطبين تاثير ميذارن خودتم ديدي كه به چه راحتي چند شبه مثلا يه تيكه كلام به فرهنگ لغت ملت اضافه ميشه. كاري كه با برنامه ريزي و آموزش شايد سالها هم ممكن نباشه. خلاصه الان مسئولين از اين ابزار خيلي بد استفاده ميكنن خيلي. صحبتهاي عطاران توي شهروند امروز رو هم خوندم باور كن بدون غرض ميگم: عطاران اصلا صلاحيت نداره برنامه ي روتين مخصوصا توي ماه رمضون رو بسازه چون بهم ثابت كرد اصلا شعور اين كارو نداره هرچند از بازيگريش و سبك خاصش واقعا خوشم مياد از ساعت خوش به اين طرف اكثر كارهاش رو ديدم و دوست هم دارم البته در مقام بازيگر.